در ادبیات توسعه ، توسعه ی دانایی محور از اهمیّت به سزایی برخوردار است و چنین واژهای برای خبرگان امر به طور کامل شناخته شده میباشد. در توسعه ی دانایی محور، موتور محرکه ي اقتصاد، علم و دانش است و با تولید دانش، ایجاد ارزش شده و ثروت در جامعه فزونی مییابد. به واقع شاهبیت اصلی توسعه داناییمحور، دانش میباشد؛ و دانش کلید تولید ارزش. آنچه در این میان نباید از آن غافل شد، بحث "مدیریت دانش" و سرمایه های فکری است که بیشترین سهم را در ایجاد ارزشافزوده به دنبال خواهد داشت.
با آنکه زمان زیادی از ورود بحث مدیریت دانش به کشور ما نمیگذرد، ولی عطش مجامع علمی و صنعتی حکایت از آن دارد كه مدیران به اتّفاق، به اهمیّت این مقوله پیبرده و بهدنبال تحقق مدیریت دانش در سازمانها میباشند. مدیریت دانش در یک کلام، مدیریت بر تمامی دانشهای سازمان اعم از صریح و ضمنی است. اگرچه در بسیاری از موارد، نظام مدیریت دانش با نظامهای مستندسازی گره خورده، ولی حلقه ی مفقوده در این میان، چگونگی جمع آوری دانش و به خصوص دانشهای ضمنی از ذهن خبرگان و پس از آن مستندسازی و دیگر فرآیندهای مرتبط است.
در کتاب "ابزارهای مدیریت دانش"، تلاش شده است تا خلاء مذکور با تشریح تکنیکهای مختلف، به خوبی شناسایی و برطرف شود. ترجمه و تنظیم روان متنها، حکایت از تلاش مؤلّفان کتاب داشته و مطالعه ي کتاب حاضر میتواند گامهای آغازین در مسیر به کارگیری و تحقّق مدیریت دانش را در عمل به خوبی روشن نماید.
کتاب حاضر که به ابزارهای مدیریت دانش پرداخته، و راهکارهای علمی به کارگیری این ابزارها را در حل مسائل مربوطه ارائه مینماید .
مديريت دانش شامل فعاليتهاي تهيه، توسعه و استفاده از دانش در جهت نيل به اهداف سازمان است و شامل هفت فرآيند اصلي شناسايي دانش، ارزيابي و برنامهريزي دانش، كسب دانش، خلق دانش، سازماندهي و ذخيرهسازي دانش، انتشار دانش، به كارگيري دانش و فراموشي فعال دانش است كه بايد به صورت مستمر و متوازن در سازمان اجرا شود. بدون هريك از اجزاي اين فرآيند، ساير فعاليتهاي مرتبط با مديريت دانش مختل خواهد شد. نگارندگان اين كتاب ضمن مروري كوتاه دربارة مفاهيم و نظريههاي مديريت دانش، ابزارهاي مديريت دانش و راهكارهاي علمي به كارگيري اين ابزارها را بررسي ميكنند.